تاریخچه
صفحه نخست
تاریخچه پول
تاریخچه چاپ
تاریخچه پرچم ایران
تاریخچه پول


تاریخچه پول فلزی و سکه

کهن ترین پول فلزی کشف شده در جهان در موهنجودارو (در پاکستان فعلی) بدست آمده‌است که حدود ۵۰۰۰ سال پیش تهیه شده‌است. در شوش در جنوب غربی ایران حلقه‌های متعلق به ۴۰۰۰ سال پیش در کشفیات باستان‌شناسی فرانسویان بدست آمده‌است. کهن‌ترین سکه یافت شده در جهان متعلق به سناخریب پادشاه آشور است که حدود ۲۷۰۰ سال پیش تهیه شده‌است.در همین حدود (۲۷۰۰-۲۶۰۰ سال پیش) در لیدیه (واقع در ترکیه کنونی) سکه‌های از جنس الکتروم ضرب شد. سکه‌های که شاهنشاه لیدیه رواج داد بنابر نام شاهنشاه یعنی کرزوش به کرزویید (کرزوسی) معروف گشت. بعد از فتح لیدیه توسط کورش بزرگ سردار ایرانی این سکه‌های در ایران آنزمان (۲۵۵۰ سال پیش) رواج یافت. در زمان داریوش بزرگ وی سکه‌های دریک طلا و شِکِل نقره ضرب کرد.
[ویرایش] سکه‌های یادمان
سکه‌های یادمان مجموعه سکه‌هایی است که بمنظور پاسداشت افراد برجسته ،وقایع تاریخی مهم ، اماکن دارای اهمیت و ارزش تاریخی و هنری و...... ضرب و تولید می‌گردند. در ایران نیز موسسه فرهنگی تبوکان در اقدامی ملی و فرهنگی دست به طراحی و تولید سکه‌های یادمان‌های ایران سر افراز نموده‌است.این مجموعه تا کنون در یکصد سر فصل ، مطالعه گردیده و تمهیدات لازم برای تولید آن به انجام رسیده‌است. اولین نمونه‌های این مجموعه تا اسفند ماه سال ۱۳۸۷ در اختیار علاقمندان و کلکسیون داران قرار خواهد گرفت.

در صدر اسلام پول كاغذي (اسكناس) بانكهاي تجاري و تورم وجود نداشت. از يك طرف كاغذ هنوز، به صورت امروزي رايج نبود و از طرف ديگر نياز جامعه هنوز پول كاغذي را ابداع نكرده بود. پولهاي رايج در كشورهاي قدرتمند زمان، مانند ايران و روم، عمدتا از فلزات گرانبها، مانند طلا و نقره تشكيل مي شدند. اين پولها خود ارزش جنسي و ذاتي داشتند. هر بار مسلمانان كشوري را فتح مي كردند پولهاي رايج آن سرزمينها را حفظ مي كردند و نگه مي داشتند. مثلا در ولايات شرقي امپراتوري اسلامي در ابتداي دوران بني اميه، مسكوكات نقره اي سلسله ساسانيان رواج داشتند كه اندك تغييراتي در نقوش آنها داده شده بود. مثلا كلمه «بسم الله » به نقوش ساساني اضافه شدند. در ولايات غربي نيز مسكوكات طلايي دولت ساقط شده بيزانس رواج داشت.
مالكيت پولهاي فلزي به مردم تعلق داشت. حكومت ها عمدتا از طريق دستيابي به غنايم جنگي و گرفتن انواع مالياتها، مانند جزيه و خراج و غيره، به مسكوكات دست مي يافتند . لكن از آنجا كه مسكوكات متعدد عيار و وزن آنها گوناگون و متفاوت بودند، كم كم وظيفه استاندارد نمودن وزن و عيار مسكوكات بر عهده خليفه گذاشته شد. پس براي اولين بار در سال 76 هجري به دستور عبدالمك مروان، خليفه اموي ، وزن و عيار مسكوكات فلزي رايج در ممالك اسلامي يكنواخت و استاندارد شد. از اين به بعد پول دولت اسلامي استقلال يافت و تنها به نقوش اسلامي مزين گرديد.
ولي اولين سوء استفاده حكومتي از پولهاي مردم نيز در زمان همين خليفه اتفاق افتاد . زيرا كه خليفه وزن مسكوكات رايج را كه به دوران خسرو دوم پادشاه ساساني تعلق داشتند هر درهم بطور متوسط 11/4 گرم نقره خالص وزن داشت كاهش داد. همين طور وزن درهم يا درهم هاي يزد گرد سوم ، آخرين پادشاه ساساني كه 97/3 گرم نقره خالص وزن داشتند، را نيز كاهش داد. خليفه وزن درهم قانوني جديد را برابر 97/2 گرم نقره خالص، كه برابر 7/0 مثقال شرعي بود، قرار داد. وزن مسكوكات جديد 72 درصد و 74 درصد وزن مسكوكات ساساني بودند. پس خليفه اموي حدود 25 درصد از وزن مسكوكات متعلق به مردم را كاست و ما به التفاوت دكتر اكبر كرباسيان

آن را به نفع حكومت و بيت المال ضبط نمود. جالب توجه اينكه بعضي از خلفاي ضد ايراني بعدي و عمال آنها، مانند حجاج بن يوسف، بر اين اصرار داشتند كه ايرانيان ماليات خود را با مسكوكات سنگين تر ساساني پرداخت نمايند. عبدالملك وزن دينارهاي طلايي هراكليتوس، امپراتور روم، را نيز كاهش داد. هر دينار رومي 55/4 گرم طلاي 98-96 درصد خالص وزن داشت. خليفه وزن مسكوكات طلايي جديد را برابر 25/4 گرم طلاي خالص قرار داد، كه در آن زمان يك «مثقال شرعي» يا يك «دينار قانوني» ناميد شده نسبت تبديل بين دينار طلا و درهم نقره نيز يك برده (يك دهم) تعيين گرديد. اين نسبت البته ثابت نماند و بعدها، به علت تغيير در عرضه و تقاضاي اين فلزات در سرزمين هاي اسلامي تغيير كرد. ولي كميابي نسبي در عرضه اين فلزات و ثبات نسبي در حجم پولهاي رايج، قدرت خريد پولهاي رايج را در طول زمان كم و بيش ثابت نگه مي داشت.
در صدر اسلام دوره هاي استثناء نيز وجود داشتند. هنگامي كه مسلمانان كفار را شكست مي دادند ، در قالب فلزات گرانبها، غرامت سنگيني را از كفار مي گرفتند . اين وضعيت ابتدا در زمان خليفه دوم روي داد. غنائم و مسكوكاتي كه در اثر حملات مسلمين به ايران و شكست نهايي ايرانيان به سرزمين خليفه وارد شدند، رابطه مقدار پول در گردش و مقدار كالا و خدمات را بر هم زد. در اين زمان به علت فراواني پول قدرت خريد پول تنزل كرد و قيمت اجناس رو به افزايش گذاشتند. وضعيت تورمي حتي در دوران خليفه سوم، در پايتخت حكومت اسلامي به ثبت رسيده است.
عكس اين وضعيت نيز صادق بود. هنگامي كه حكومت اسلامي در جنگي شكست مي خورد و مجبور به پرداخت غرامت مي شد، از مقدار طلا و نقره رايج در كشور كاسته مي شد. در اين زمان به علت كميابي پول فشارهاي ضد تورمي باعث افزايش قدرت خريد پول مي شدند و قيمت كالاها و خدمات كاهش مي يافتند. ولي در دوران صلح و آرامش از فشارهاي تورمي خبري نبود. زيرا ارزش پولهاي رايج در طول زمان كم و بيش ثابت بودند و قيمت ها به گونه اي كه ما امروزه در ايران مي شناسيم ، افزايشي نداشتند. اسلام خريد و فروش را جايز دانسته و ربا، يا مازاد طلبي در قرض را تحريم كرده است. ربا هنگامي صورت مي گرفت كه براي مثال شخصي مقدار معيني مسكوكات ، با وزن و عيار معين، و يا هر كالاي ديگري را براي مدت معيني به شخص ديگري قرض مي داد، ولي در سررسيد با شرط قبلي مقدار بيشتري مسكوكات، با همان وزن و عيار معين، پس مي گرفت. برحسب دستور اسلام وام دهنده مي بايست همان قدرت خريدي را دريافت كند كه واگذار كرده است، نه بيشتر و نه كمتر. در غير اين صورت وام دهنده مرتكب ربا خواري مي شد كه از معاصي كبيره بوده و حرام غير جايز است.


رواج پول كاغذي تبديل پذير
بدين ترتيب پول، برعكس روزگار فعلي ، در صدر اسلام از مسكوكات فلزي با ارزش ، كه داراي قدرت خريدهاي نسبتا ثابت بودند، تشكيل مي شد. بانكهاي تجاري و بانكهاي مركزي هنوز ابداع نشده بودند. اسكناس و سپرده هاي ديداري نيز ، به عنوان ساير ابزارهاي وسيله پرداخت ها در معاملات ، وجود نداشتند. پول كاغذي ، كه ما آن را «اسكناس » مي ناميم و اكنون در سرتاسر جهان و ايران متداول شده است، اولين بار در قرن نهم ميلادي در كشور چين تهيه شد و مورد استفاده قرار گرفت. اين پديده بلافاصله به ايران نيز معرفي مي گرديد. پس در دوران حكومت گيخاتوخان، كه از اعقاب مغولهاي حاكم بر ايران بود، پول كاغذي به نام «چاو» براي مدت بسيار محدودي با زور و فشار حكومت در ايران به جريان افتاد. ولي چون در چاب مقدار اين پول ، در برابر پولهاي فلزي، زياده روي شده بود بزودي «چاو» ارزش خود را از دست داد و كاربري آن در ايران كلا متوقف گرديد. پول كاغذي چند صد سال بعد دوباره رايج شد و ابتدا در اروپا مورد توجه زرگران و صرفان سوئدي ، انگليسي و فرانسوي قرار گرفت.
چنانكه انتظار مي رود ، در ابتدا پذيرش پول كاغذي توسط مردم در آن كشورها بسيار كند بود. مردم در برابر واگذاري يا حفظ مسكوكات خود از زرگران معتبر «قبض رسيد سپرده مسكوكات فلزي» كه در هر لحظه به مسكوكات سپرده خود قابل تبديل بودند، دريافت مي نمودند. سهولت در امر حمل و نقل و نگهداري پذيرش اين «رسيد سپرده ها» را، كه به رويت تبديل پذير بودند، به تدريج در داد و ستدهاي مردم گسترش داد. تا اينكه زرگران و صرافاني كه در ابتدا اين وسيله پرداخت جديد را رواج دادند بزودي وضعيت جديدي را، كه بسيار سودآور هم بود، كشف كردند. صرافان متوجه شدند كه كمتر پيش مي آيد صاحبان سپرده هاي مسكوكات فلزي،
همه در يك زمان، براي تبديل كردن رسيدهاي كاغذي خود به اين «رسيد سپرده ها» را، كه به رويت تبديل پذير بودند، به تدريج در كي از مؤلفه هاي بزرگ ارتباطي، و وجود رسانه ها و آموزش و پ مسكوكات فلزي مراجعه كنند. در شرايط عادي و معمولي صاحبان سپرده تنها از حدود يك سوم اين مسكوكات استفاده مي كنند. حدود دو سوم سپرده هاي مردم دائما نزد صرافان راكد مي ماند.
كشف اين راز بزرگ صرافان را به افكر انداخت تا مقدار «قبض رسيدهاي سپرده» را بيشتر از آنچه كه قبلا به صاحبان سپرده مسكوكات داده اند، صادر كنند. سپس اين رسيدها را به بازرگانان وام دهند. بدين ترتيب صرافان، به اعتبار سپرده هاي مردم كه در اختيار داشتند، توانستند بهره بيشتري كسب كنند. در واقع نطفه بانكهاي تجاري (سود دهنده) در همين مقطع بسته شد. هنگامي كه صرافان اين اسكناسهاي تبديل پذير، ولي بدون صدر درصد پشتوانه فلزي ، را به جريان انداختند حجم پول در گردش ، كه مورد نياز جامعه نيز بود، افزايش يافت. صرافان، ضمن اينكه به جامعه خدمت مي كردند، سود بيشتري نيز كسب مي نمودند. ولي پول كاغذي كم كم در معاملات و داد و ستدهاي مردم جاي خود را باز كرد. بعدها همين صرافان و زرگران بودند كه در اثر پيشرفت هاي حقوقي و قوانين مدني ، به بانكهاي تجاري مبدل شدند. v اكنون نيز بانكهاي تجاري، همانند صرافان اوليه، قادر به خلق پول و افزايش حجم آن در اقتصاد كشور هستند. آنها اين عمليات را با پذيرش سپرده هاي نقدي مردم به حسابهاي ديداري و صدور دسته چك انجام مي دهند. عمليات اين بانكها البته بر پايه هاي علمي و مديريتي جديد استوار است. اين بانكها نيز از سپرده هاي مردم كه در شرايط معمولي و عادي حدود دو سوم يا كمتر آنها هميشه در بانك موجود مي ماند، جهت پرداخت وام به مردم استفاده مي كنند و سود كسب مي نمايند.
در پي پذيرش روزافزون پول كاغذي و رواج قبض رسيد سپرده هاي استاندارد شده ، به صورت اسكناسهاي رايج، اعتماد مردم به قدرت نقدينگي بانكها و قابل تبديل بودن اسكناسهاي آنها به پول فلزي قرار داشت. هنگام بروز جنگها و يا اغتشاشات عمومي، اعتماد مردم از بانكها سلب مي گرديد. در اين هنگام بانكهاي تجاري ، كه به اندازه كافي پول فلزي موجود نداشتند و نمي توانستند در زمان همه متقاضيان خود را راضي كنند، يكي پس از ديگري دچار ورشكستگي مي شدند. در بسياري موارد تنها بخشي از سپرده هاي مردم به آنها مسترد مي گرديد. جهت تامين مالي بيشتر به مردم و نظارت بهتر بر عملكرد بانكهاي تجاري بود كه بعدها بانكهاي مركزي ، كه «بانك بانكها» ناميده مي شدند، نيز ايجاد شدند. .

تاریخچه پول در ایران

انسان‌های اولیه که دسته جمعی می‌زیستند، نیازی به تعویض کالا نداشتند. بعد از به وجود آمدن طوایف و قبایل مبادله‌ی کالا به کالا رواج یافت. مبادله‌ی کالا به دلایلی با مشکلاتی همراه بود. برای رفع مشکلات ابتدا از فلز برای مبادله استفاده کردند و پس از مدتی به فلزات گران‌بها و سبک وزن، از جمله طلا، نقره و مس رو آورند. در بیشتر کشورهای شرقی و آسیایی، فلزی که در مبادله‌ی کالا از آن استفاده می‌شد، حلقه‌ای شکل بود. و در سه هزار سال پیش از میلاد از آن استفاده می‌کردند که می‌توان آن را قدیم‌ترین وسیله‌ی مبادله، پیش از اختراع سکه، دانست. در کاوش‌های شوش حلقه‌هایی از ویرانه‌های معابد، از دوهزار سال قبل از میلاد، به دست آمده است. استفاده از فلزات سبک وزن و کم حجم و گران‌بها، که معاملات را سهل و ممکن می‌ساخت، مورد قبول عامه قرار گرفت. بدین ترتیب مرحله‌ی پیدایش پول آغاز شد.


واژه‌ی پول پول از کلمه‌ی یونانی Obolos گرفته شده و آن سکه‌ای بود برابر یک ششم درهم یا دراخم. کریستین سن معتقد است کلمه "پول" در زمان اشکانیان به ایران راه یافته است. "سکه" نام دستگاه آهنینی بود که برای مهر زدن بر پول‌هایی که در میان مردم رایج و با آن معامله می‌کردند، به کار می‌رفت. بعدها آن را اثر مهری می‌نامیدند که روی سکه‌های حک می‌شد. بنابراین سکه عبارت است از یک قطعه فلز به وزن معین که روی آن علامت رسمی دولت، یا حکومتی که عیار و وزن آن و ارزش آن را تعهد می‌کند، قید شده است.


سکه در ایران در دوره ی هخامنشی بی‌شک پیش از دولت هخامنشی و تصرف لیدی در سال ۵۶۴ قبل از میلاد ایرانیان به اختراع پول اقدام کرده و در کشور خود رواج داده بودند. پس از سقوط لیدی به دست کوروش، "یونا" یکی از ساتراپ‌نشین‌های هخامنشی شد که در "ساردس" کارگاه ضرب سکه بود و در زمان کوروش کبیر خشایارشاه و کمبوجیه در آن ضرب سکه می‌کردند. داریوش بزرگ سومین شاهنشاه هخامنشی (۵۲۱-۴۸۵ قبل از میلاد) بر آن شد پولی ضرب کند که در همه جا پذیرفته شود و در سراسر کشور اعتبار داشته باشد و بر خلاف مسکوکات قبلی فقط ارزش محلی نداشته باشد. زیرا سکه‌هایی که در آن زمان در ایران رواج داشت، هیچ‌یک از آن شاهنشاهان هخامنشی نبودنخستین سکه‌ای که از آن زمان باقی مانده سکه داریوش است که شهرت جهانی دارد. این سکه را یونانی‌ها "دریکوس" یعنی "داریوش" می‌نامند که آن را نباید با کلمه‌ی زرینه و درینه یکی تصور کرد. سکه‌ی داریوشی از زرناب بود. در زمان هخامنشیان هیچ‌یک از حکام و پادشاهان محلی حق نداشتند بدون اجازه‌ی داریوش به نام خود سکه زنند، فقط اجازه داشتند با اجازه‌ی داریوش سکه‌ی نقره بزنند، چرا که ضرب سکه‌ی طلا در انحصار مرکز بود. نخستین سکه‌ی داریوش احتمالا در سال ۵۱۶ قبل از میلاد ضرب شده است. پس از فتح یونان به دست سپاهیان ایران و اختلاط ایران و یونان، واژه‌ی درم در ایران متداول شد که اصل آن دارشم (دراخم) یونانی است و ایرانیان آن را درم گفتند که نام پول بود و اعراب بعدها این واژه را از ایرانیان اقتباس کردند. از مسکوکات دوره‌ی هخامنشی، به جز دریک شکل یا سیکل، درم؛ کرشه را می‌توان نام برد. واحدهای کوچک‌تر مسکوک زر، نیم‌ستاتر و یک‌سوم‌ستاتر نامیده می‌شدند.


سکه در دوره‌ی اشکانی با غلبه اسکندر بر ایران سکه‌های طلا کمیاب و از جریان خارج شد. در آن زمان دیگر در ایران طلا ضرب نمی‌شد. سلوکی‌ها در معاملات داخلی خود سکه‌های نقره به کار می‌بردند و اشکانیان نیز به تقلید از سلوکیان از پول نقره استفاده می‌کردند. اشکانیان از نقره و مس و مفرغ نیز سکه می‌زدند. جنس برخی از این سکه‌ها از برنج بود که روی آن لعابی از مس داده بودند. سکه‌های این دوره دو نوع بود: نوع اول مسکوکات نقره‌ی چهاردرخمی با تعدادی مسکوک مسی؛ و نوع دوم یک‌درخمی نقره و مسکوکاتی از مس. نوع اول سکه‌ها در شهرهای یونانی‌نشین و نوع دوم در مراکزی که تحت حکمرانی مستقیم پارت‌ها بود، ضرب می‌شد.


مسکوکات دوره‌ی صفوی سکه‌های عصر صفوی از طلا، نقره و مس بود. سکه‌های زمان شاه عباس "عباسی" نامیده می‌شد. این سکه‌ها نخست از جنس نقره بود. هر پنجاه‌عباسی را یک "تومان" می‌گفتند، که ده‌هزار دینار قیمت داشت. در این دوره مسکوک طلا وجود نداشت. فقط سکه‌های طلا را که "شاهنشاه" نام داشت، هنگام جلوس شاه بر تخت سلطنت و در جشن نوروز ضرب می‌کردند. این سکه‌ها در میان مردم رواج نداشت و آن را اشرافی نیز می‌گفتند. علت این نام‌گذازی بهای زیاد آن‌ها بود. سکه‌های رایج این دوره "غزبیگی" یا "غازبیگی" برابر پنج‌دینار یا یک‌دهم شاهی؛ "بیستی" معادل بیست‌دینار یا دوپنجم شاهی؛ "پول سیاه" یا "قراپول" معادل بیست‌وپنج دینار یا نیم‌شاهی؛ "شاهی" معادل پنجاه دینار؛ و "عباسی" معادل دویست دینار یا چهارشای بود. تا انتخاب ریال به منزله‌ی واحد پول در ایران، در سال ۱۳۰۸ شمسی و حتی سال‌ها بعد از آن، از این واحدهای پولی استفاده می‌شد. پس از صفویه نیز از این مسکوکات استفاده میکردند. در دوره‌ی نادشاه واحد پولی به نام "نادری" وجود داشت، که ارزش آن ده‌شاهی بود.


مسکوکات دوره‌ی قاجاریه واحد اصلی پول قاجار تومان، قران و شاهی بود. تومان واژه‌ی ترکی ایغوری است به معنی ده‌هزار که در تقسیمات لشکری هر ده‌هزار سرباز تومان و فرمانده‌ی آنها امیرتومان نامیده می‌شد. تا پیش از قاجار از این واحد پولی استفاده نمی‌شد. در دوره‌ی مغول ده‌هزار دینار را برابر تومان می‌دانستند. کسروی یک‌تومان مغول را برابر صدهزار تومان امروز می‌داند. تونان طلا اولین بار در زمان فتحعلی‌شاه قاجار ضرب شد. وزن آن در ۱۲۲۴ قمری (۱۱۸۸ شمسی) یک‌مثقال و یک‌ششم مثقال بود. در سال ۱۲۹۸ قمری در زمان ناصرالدین‌شاه، وزن طلای تومان کاهش یافت و ارزش آن برابر ده‌قران نقره یا ده‌هزار دینار شد. اما سکه‌ای به نام دینار وجود نداشت. در سال ۱۳۰۸ شمسی که آحاد پول ایران تغییر کرد، تومان به معنای ده ‌ریال شد که هنوز هم این لفظ رایج است. در زمان فتحعلی‌شاه، سکه‌ی نقره‌ی جدید، یعنی "قران" متداول شد، که معادل یک‌دهم تونان و پنج‌عباسی یا بیست‌شاهی بود. در این زمان شاهی به صورت سکه‌ی مسی در آمده بود. بنابراین سه شکل سکه در ایران رایج بود: تومان‌های طلا، قران نقره و شاهی مسی. ولی پول رایج سکه‌های نقره بود. پول دوره‌ی قاجار تا اوایل دوره‌ی پهلوی رایج بود. اما طلا پشتوانه‌ی پول نبود. در سال ۱۳۰۸ شمسی طلا پشتوانه‌ی پول شد. مسکوک نقره‌ی یک‌ریالی به نمایندگی ریال طلا در کشور رایج و قران برچیده شد؛ مسکوک نقره، نیم‌ریالی، دوریالی و پنچ‌ریالی شد. ریال در اصل واژه‌ی اسپانیایی است و آن نام سکه‌ی نقره‌ای رایج در آن سرزمین بود که به معنی "شاهی" است. این واژه مترداف "رویال" (Royal) انگلیسی و "رگالیس" لاتین است که آن هم به معنای شاهی است و از ریشه "رکس" (Rex) یعنی شاه است. از مسکوکات قانونی طلا در ایران در دوره‌ی رضاشاه، سکه‌ی پهلوی است که بر اساس قانون مصوب سال ۱۳۱۰ شمسی در مجلس شورای ملی، که برای تعیین واحد و مقیاس پول ایران به تصویب رسید، سکه‌ پهلوی طلا به ارزش صدریال ضرب شد. این سکه دارای عیار ۹۰۰ در هزار بود و با عکس شیر و خورشید و پادشاه مزین شده بود. پس از انقلاب ۱۳۵۷ در بهار ۱۳۵۸ سکه‌ی طلای ایرانی ضرب شد که به نام "بهار آزادی" که دارای همان عیار پهلوی است. مسکوکات ریال نیز در این دوره ضرب و اسکناس نیز مانند زمان پهلوی منتشر شد.



نشر اسکناس مدیریت بانک در ایران را ایران ‌شناسان بنام نظیر هوتم شیندلر و ژوزف رابیو بر عهده داشتند. با ابتکار رابیو بانک شاهنشاهی اقدام به چاپ اسکناس‌های کوچک کرد و هم از این راه وارد زندگی روزمره مردم شد و سود سرشاری کسب کرد. اسکناس در آغاز قرار بود با پشتوانه‌ی طلا چاپ شود، اما بعدها با پشتوانه‌ی نقره به چاپ رسید و نیز می‌بایست پشتوانه طلا برابر هفتاد درصد اسکناس‌های در گردش باشد که بعدها به رقم پنجاه درصد و پس از آن به سی درصد تبدیل سد؛ که در حقیقت هفتاد درصد اسکناس‌ها یدون پشتوانه بود، که این کار سود سرشاری برای بانک در بر داشت